نور سرخ رنگی، سنگ فرش کوچهمون رو میپوشونه
من تو مسیر میایستم و نگاه میکنم
تا اینکه ناگهان تو از دوردستها به یادم میای
دوباره مسیری که گم کره بودم رو پیدا میکنم
فاصلهی زیاد بینمون نباید مهم باشه
چون همیشه قلبهامون کنار هم هستن
هرچقدر هم از همدیگه دور بشیم
هیچوقت فراموش نمیکنم
ذوق و شوق اون روزم رو
رویایی که من و تو داشتیم
خورشید تاری که تو آسمون سرخ رنگ در حال غروبه
یادم میاندازه که باید ادامه بدم و خودم باشم
درباره این سایت